بعضی وقت ها آدم ها فکر می کنن که اين بدترين اتفاق تو زندگی شون بود که افتاد
بعضی وقت ها آدم ها بخاطر اين اتفاق ها همديگر رو نمی بخشن
بعصی وقت ها اين اتفاق ها می افتن که جلوی اتفاق های بدتر رو بگيرن
بعضی وقت ها آدم ها اين موضوع رو نمی فهمن
بياين همه رو ببخشيم
حتی من رو هم
...
Taylor || 3:51 م
دلش می خواست اين غم تا ابد باهاش بمونه
دلش می خواست از غصه بيمار بشه
دلش می خواست انقدر غصه بخوره که نگو
اصلاً دلش نمی خواست يه نفر از راه برسه و تسکينش بده
دلش می خواست انقدر گريه کنه که سيل شهر رو خراب کنه و با خودش ببره
همه جا ساکت بود، هنوز هم برف می اومد
شايد احساس آزادی هم می کرد: ديگه رازی نداشت که از بقيه پنهان کنه
امروز شايد همه چيز ديگه تموم شده بود
عشق پنهانی سالهای کودکی به پايان غم انگيزش رسيد.
جدايی...
و من
اميدوارم خالق يکتا، پيوند دهنده ی قلب ها، اون کسی که زندگی رو به نور عشق زيبا کرد، تاريکی جدايی رو هم به نور صبر کم رنگ کنه
...